در ادامهی بحث سرطان به کنترل بیماری انکولوژی میپردازیم. اطلاعات مهمی را میتوان از شرح حال بیماری بدست آورد که برای درمان اهمیت دارند. طول دورهی درمان ممکن است ازمان بیماری را آشکار سازد. سابقهی پزشکی وجود بیماری زمینهای را به پزشک گوشزد خواهد کرد که بر انتخاب درمان و عوارض تأثیر دارد.
سابقهی اجتماعی ممکن است تماس شغلی با مواد سرطانزا و… را معلوم کند. تاریخچهی خانوادگی نیز مهم میباشد؛ چون سرطان در کل یک بیماری ژنتیکی است. مرور وضعیت دستگاههای بدن ممکن است علائم زودرس بیماریهای متاستاتیک را مشخص سازد.
هیچ آزمون تشخیصی غیرتهاجمی، برای اطلاق نام سرطان به یک بیماری کافی نیست. با این که در شرایط خاصی با آسپیراسیون و بیان نشانگرها میتوان به این قضیه پی برد ولی کماکان تنها زمانی میتوان بدخیمی را به یک بیماری نسبت داد که بیوپسی (نمونهبرداری از بافت سرطان) انجام شده باشد.
نشانگرها یا تومور مارکرها (tumor markers) به خودی خود نمیتوانند برای تشخیص بیماری های انکولوژی استفاده شوند؛ چون امکان افزایش بیان آنها در شرایط دیگری نیز وجود دارد. در واقع بیشترین استفاده از نشانگرها در ارزیابی پاسخ به درمان میباشد، نه تشخیص.
برخی پروتئینها وجود دارند که برای مثال در زمانهای خاصی بیان میشوند؛ مثلاً آلفافیتوپروتئین، پروتئینی است که در زمان جنینی بیان میشود و پس از آن ژن مربوطه خاموش خواهد شد.
تغییر در ژنوم و جهشها و به دنبال آن سرطانی شدن ارگانی خاص مثل کبد میتواند باعث بیان دوبارهی این ژن در بزرگسالی شود. پس این پروتئین اگر در بزرگسالی ساخته شود نشاندهندهی اختلالی مثل بیماری های انکولوژی است.
یا مثلاً هورمونی به نام گونادوتروپین جفتی انسان (B-hCG) اساساً برای تشخیص حاملگی در آزمایشگاهها استفاده میشود. با این حال امکان دارد در یک مرد نیز این هورمون دیده شود. در سرطانهایی مثل سرطان ریه، تخمدان و بیضه سطح این هورمون بالا خواهد رفت و برای ما به عنوان یک نشانگر اهمیت دارد .
نظرات کاربران